فرصت امروز هم با وعده ی فردا گذشت
بی وفا! امروز با فردا چه فرقی می کند
فاضلنظری
تمام سایهها را
میکشم بر روزن مهتاب !
حضورم را ز چشم شهر
حاشا میکنم
هر شب...
محمد علی بهمنی
هنوز در سفرم
خیال میکنم
در آبهای جهان قایقی است
و من -مسافر قایق- هزارها سال است
سرود زندۀ دریانوردهای کهن را
به گوش روزنههای فصول میخوانم
و پیش میرانم.
مرا سفر به کجا میبرد؟