دلم گرفته، به دلتنگیِ شبانه قسم
به گیسوان سیاه تو روی شانه قسم …
تو بهترین غزل عاشقانه را با چشم،
سروده ای، به غزل های عاشقانه قسم
درخت های کهنسال با رسیدن تو
جوان شدند، به شادابی جوانه قسم
خلاف عامه ى مردم به عشق پابندم
به سنگ های شکیبای رودخانه قسم …
فدائیان غم عشق و کشتگان فراق
نمرده اند! به غم های جاودانه قسم …
سجادسامانی
من آتش بودم اما تو به خاکستر نشستی . .
Layla
AlirezaGhorbani
Music
تو ماهی و من ماهی این برکه ی کاشی...
اندوه بزرگی ست زمانی که نباشی!
آه از نفس پاک تو و صبح نشابور
از چشم تو و حجره ی فیروزه تراشی...
پلکی بزن ای مخزن اسرار که هر بار
فیروزه و یاقوت به آفاق بپاشی!
ای باد سبک سار! مرا بگذر و بگذار!
هشدار! که آرامش ما را نخراشی...
هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم!
اندوه بزرگی ست چه باشی... چه نباشی
علیرضا بدیع
دیدارِ تو گر
صبحِ اَبد هم دهَدَم دست ،
مـن سَرخوشم از لذتِ این چشم‌‌به‌راهی . . .
فریدون مشیری
هر زمان فالی گرفتم غم مخور آمد ولی
این امیدِ واهیِ حافظ مرا دیوانه کرد ...
محمدشیخی
فرصت امروز هم با وعده ی فردا گذشت
بی وفا! امروز با فردا چه فرقی می کند
فاضلنظری
تمام سایه‌ها را
می‌کشم بر روزن مهتاب !
حضورم را ز چشم شهر
حاشا می‌کنم
هر شب...
محمد علی بهمنی
هنوز در سفرم
خیال می‌کنم
در آب‌های جهان قایقی است
و من -مسافر قایق- هزارها سال است
سرود زندۀ دریانوردهای کهن را
به گوش روزنه‌های فصول می‌خوانم
و پیش می‌رانم.
مرا سفر به کجا می‌برد؟
