چشمهایت را مبند
جمعه, ۷ آذر ۱۳۹۳، ۱۱:۵۴ ق.ظ
چرا آهسته آهسته قدم برمیداری؟ /......
مگر پاهایت زخمیاند؟ /......
مگر انگشتان کوچکت شکسته اند؟ /.......
چرا چشمهایت را میبندی؟ /.......
سرت را بر زانوان عمه بگذار، رقیه! / .......
چشمهایت را مبند! /......
بگذار تا باران خونرنگ چشمانت /......
آبروی این شب سیاه را ببرد/ ........
۹۳/۰۹/۰۷